این ناحیه از کشورمان با طبیعتِ زیبا و معماریِ منحصر بهفردِ پلکانی میتواند به عنوان یکی از قطبهای اصلی گردشگری نهتنها در مقیاسِ ملی، بلکه در سطحی جهانی مورد بهرهبرداری قرارگیرد.
متأسفانه چندی پیش اخبار نگرانکنندهای از سوی "مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن" وزارت مسکن درباره جریانهای آواری به دلیل بارشهای فصلی در ماسوله، منتشر شد که ما را بر آن داشت اصل قضیه را از مسئول پروژه این سازمان و همچنین مدیرِ پایگاهِ میراث فرهنگی در ماسوله جویا شویم.
دکتر «سعید هاشمی طباطبایی» که مدیریتِ پروژه ماسوله را در مرکز تحقیقات وزارت مسکن به عهدهدارند، در اینباره میگوید: "از ابتدای سال 85 مرکز تحقیقاتیِ ما اقدامات پژوهشیِ خود را درباره مشکلات خاصّ طبیعی در منطقه ماسوله آغاز کردهاست.
خطر اصلی متوجه لغزش زمین و وقوع جریانهای آواری در هنگام بارشهای فصلی میباشد. این خطر بسیار جدی است و نیاز به توجه ویژه و همکاری بین نهادهای مسئولِ مرتبط دارد".
کارِ گروه پژوهش مرکز تحقیقاتِ وزارت مسکن هنوز به مراحل اجرایی نرسیدهاست. پروژه مذکور به علّت شرایط سخت آبو هوایی در منطقه فعلاً متوقّف شده و از بهارِ سالی که در پیش است تحقیقات از سر خواهد گرفته شد.
طباطبایی اظهار امیدواری میکنند: "براساس برنامههایی که در دست داریم تا پایان شهریورماهِ سالِ 86 نتایجِ تحقیقات به مرحله مطلوب و مورد نیاز رسیده و کار وارد بخش اجرایی خواهدشد. هدف نهایی آن است که از دادههای این تحقیقات و نتایج بدست آمده برای مرتفع ساختنِ مشکلات طبیعیِ منطقه استفادهگردد".
در 30 سال گذشته منطقه ماسوله با حوادث طبیعی ناگواری دست به گریبان بوده و فاصله زمانیِ این اتفاقاتِ بدشگون به طور متناوب روز به روز کمتر گشته و منطقه را با بحرانی جدی روبرو گرداندهاست. آنچه ماسوله را اینگونه مساعدِ حوادثِ خطرسازِ طبیعی ساخته، چه میتواند باشد؟
طباطبایی میگوید: "من چیزی را به غیر از حضور نامناسب انسانها در این بین دخیل نمیبینم" .
وی می افزاید: "ما انسانها تصور میکنیم هرچه را که دلمان بخواهد میتوانیم انجام دهیم. زمانی که درختان را در دامنه کوهها قطع میکنیم و بجای آنها ویلاهای مجللِ خود را بنا میسازیم نباید فراموش کنیم که با این کار در واقع مقاومت خاک را از بین بردهایم و در آینده شاهد سیلابهای عظیم و فاجعهساز بر آوار ساختههای خود خواهیم بود.
انسان جزئی از طبیعت است و بیشک بازتاب فعالیتهای مخرباش نسبت به طبیعت به خود او باز خواهدگشت."
وقتی درختان را قطع میکنیم میزان فرسایشِ خاک را بالا بردهایم، مصالح وقتی با خاک مخلوط شوند نیروی عظیمی را بوجود میآورند که میتوانند برای از بین بردن ساخت و سازهایی که در مسیرشان وجود دارد بسیار ویرانگر باشند.
به این اتفاق از لحاظ فنی جریانهای آواری اطلاق میشود. جریانهای آواریِ رسوبات به همراهِ آب حرکت میکنند.
وی میگوید: "ما باید تحقیق کنیم و ببینیم در منطقهی ماسوله چه عواملی در بوجود آمدن این جریانهای آواری درگیر هستند و مصالح این جریانهای آواری از کجا تأمین میشود؛ اگر بدانیم این مصالح از کجا میآیند تا حدّ مطلوبی میتوانیم جلوی خسارات ناشی از جریانهای آواری را بگیریم.
به عنوان مثال باید لغزشهای زمین را که ممکن است سبب ایجاد چنین حرکتهایی بشود مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند و یا مثلاً باید تمهیداتی اندیشید تا زمان تمرکز را در حوزههای آبریز به تأخیر انداخت.
زمان تمرکز، رابطهای میان شدّتِ بارش و خروجِ آب از حوزههای آبریز است و اگر میزان بارش و خروج آب یکسان باشد و همزمان صورت گیرد میتواند سبب وقوع سیلابهای بزرگی گردد".
ساختوسازهای زیربنایی از جمله جادهسازی و ساختمانسازی باید برپایه اصول و ضوابط مشخصی صورت گیرند. سازگاری با طبیعت باید همواره محور حرکتهای توسعهطلبانه انسانی باشد و تنها در این صورت رشد و توسعهای پایدار محقّق میگردد.
ما هرگز نخواهیم توانست سازههای مدرنِ خود را بر روی خرابههای میراث طبیعیِ سیاره عزیزمان بنا کنیم؛ نیروی طبیعت بسیار بزرگتر از افکار جاهطلبانه ما خواهد بود و اگر بخواهیم به دشمنی با آن برخیزیم، لازم نیست زمان زیادی به انتظار بنشینیم تا شاهد قهر طبیعت و ویران شدن قصر آرزوهایمان باشیم.
دکتر «نیکروز مبرهن شفیعی» مدیر پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ماسوله در صحبتهایشان نقطهنظر مشترکی را با طباطبایی دارد که حاصل نگاهِ تخصّصی این دو کارشناسِ ماسوله در دو زمینه کاریِ متفاوت میباشد.
شفیعی ضمن اظهار تأسف از ساخت و سازهایی که در ماسوله انجام میگیرد و با مخالفتهای شدید سازمان میراث فرهنگی روبرو است، میگوید: "سازمان میراث فرهنگی با اجرای برخی از طرحها از جمله احداثِ پارکینگِ چند طبقه، تلهکابین و طرح هایی از این دست به شدّت مخالف است.
ایجاد پارکینگ در ماسوله امری ضروری است ولی باید با مطالعه و شناسایی مکانهای مناسب به نحوی که سیمای شهر را مخدوش نکند و از گنجایش مناسب برخوردار باشد تحقق پذیرد".
در اینجا نکته بسیار جالبی وجود دارد. گنجایشِ مناسب! چه گنجایشی؟ ماسوله در سال چند گردشگر دارد؟
دکتر شفیعی اعلام میکند: "اصلاً خوشایند نیست که ما آمار دقیقی از تعداد گردشگران نداریم.
در ایّام نوروز سال گذشته طبق سرشماری که توسط پایگاه میراث فرهنگیِ ماسوله صورت گرفت مشخص شد در طول مدّت 15 روز ماسوله پذیرای 141 هزار نفر گردشگر بودهاست.
این تعداد گردشگر (دههزار نفر در روز) به تناوب از ماسوله بازدید نمودند که آثار تخریبی بازدید این جمعیت از بافت فرسوده ماسوله و طبیعت پیرامونی آن، خود مقوله جداگانهای است.
این آمارگیری باید حدّاقل برای تمام مدّت فصل گردشگری و تمام تعطیلات میان هفتهای و مناسبتهای خاص از جمله عاشورا-تاسوعا انجام شود که متأسفانه اعتبارات کافی برای انجامِ این مهم وجود ندارد".
ماسولهایها فرهنگ و مراسم خاصی را برای ایام محرم دارند و در این زمان بیشترین گردشگران را افراد بومی که در سالهای اخیر مهاجرت کردهاند و یا گردشگرانی از روستاها و شهرهای اطراف تشکیل میدهند.
به علت شرایط فرهنگی، طبیعی و همچنین جریان زندگیای شکوفا در ماسوله ما با طیف گستردهای از گردشگران روبرو هستیم. برای برنامهریزیهای زیرساختی و توسعه امکانات رفاهی اولین نیازِمان این است که ظرفیتهای منطقه را با آمارگیریهای دقیق شناسایی کنیم؛ تا قبل از انجام چنین محاسباتی هرگونه صحبتی بیسند است.
ما نمیتوانیم بر اساس حدس و گمان بگوییم که به عنوان مثال ماسوله به فلان قدر فضا برای احداث پارکینگ نیازمند است.
دکتر شفیعی با ابراز گلهمندی از چنین اقداماتی اضافه میکند: " وقتی آمار دقیقی وجود ندارد ما از کجا باید بدانیم که چه هتلی با چه ظرفیتی برای منطقه نیاز است؟ رویه اقدامات ما معمولاً به این شکل برنامهریزی میشود که تشخیص میدهیم مکانی خاص، پتانسیل ویژهای را برای جلب گردشگر در اختیار دارد. با کشف این حقیقت سراسیمه وامی تهیه میگردد، سرمایهگذاری صورت میگیرد و امکانات رفاهی و گردشگری تدارک دیدهمیشود.
عملی که با ضعف مدیریت و فقدان آگاهیهای پایهای لازم صورت دادهشود، نتیجهاش نه برای سرمایهگذار و نه برای مصرف کننده رضایتبخش نخواهد بود و از همه بدتر اینکه طبیعت والا و تاریخ فرهنگی غنیِ سایت مورد نظر را نیز در معرض تهدید قرار میدهد".
دکتر شفیعی میگوید: "مشکل اصلیِ ماسوله دخل و تصرف و تجاوزاتی است که با نام عمران منطقهای و توسعه شهری صورت میگیرد. ماسوله شهری تاریخی است و مشکلاتی که امروز گریبانگیر این مجموعه فاخر گردیده بلایی نیست که ناگهان بر ما نازل شدهباشد، بلکه دست انسان است که با تخریب طبیعت، قطعِ درختان و ساخت و سازهای غیر اصولی از احداث راه گرفته تا ویلاهای شخصی، مشکل را بوجود میآورد و سپس فریادش به آسمان میرود که خطر در کمین است، به دادم برسید!".
ماسوله تنها یک دهکده کوهستانی خوش آب و هوا نیست. تمامی خطه سرسبز شمالی کشور از آب و هوای مطلوبی برخوردار است و اگر موقعیت فرهنگی ماسوله را به دست خود از بین ببریم با توجه به اینکه ماسوله از لحاظ موقعیت جغرافیایی در منتهیالیه بخش غربی فومن قرار دارد و به نوعی میشود گفت در مسیری بنبست قرار گرفتهاست، دیگر این جذابیّت ویژه را برای جلب گردشگر نخواهد داشت.
شاید ما به راحتی بتوانیم چون سیلی ویرانگر به ماسوله سرازیر شویم، در کوچه پس کوچههای تاریخیاش قدم بزنیم، در طبیعت بکرش بساطی به راه اندازیم، آش رشتهمان را بپزیم، آشغالِ پفکمان را در رودخانه زیبایش بیندازیم، کولهمان را از سوغات محلی پر کنیم و در حالی ماسوله را ترک گوییم که کوهی از زباله را از خود به یادگار گذاشتهایم.
به راحتی میتوانیم یک موقعیت فرهنگی را به مکانی فاقد فرهنگ و زننده تبدیل کنیم اما آیا خواهیم توانست یک ضدّفرهنگ را به ارزشی اجتماعی بدل سازیم؟
شفیعی در اینباره میگوید: " امر گردشگری از بناها و مجموعههای تاریخیـفرهنگی باید با حفظ حرمت این آثار و رعایت ضوابط و سیاستهای سازمان میراث فرهنگی که براساس موازین جهانی تدوین شده است، صورت پذیرد.
وی معتقد است اقداماتشان در جهت رونق گردشگری ماسوله بر این محور قرار ندارد که با کشاندن مسافران بیشتر منبع درآمد بهتری را بوجود آورند، چرا که اصولاً خساراتی که جمعیت غیرقابلکنترل و برنامهریزی نشدهی گردشگران به منطقه وارد میآورند را نمیتوان در برابر درآمد اقتصادی کوتاهمدت قرار داد و آن را رونق صنعت گردشگری بهحساب آورد".
اگر ما با درنظر گرفتن بازدهیهای کوتاه مدت اقتصادی ماسوله را در معرض تعدّی قرار دهیم و طبیعت دستنخورده و معماری شگفتِ تاریخیاش را تخریب کنیم، دیگر چگونه خواهیم توانست به جبرانِ این مافات برآییم؟ جایی برای برگشت وجود ندارد، باید به حفظ آنچه امروز در دستانمان است اقدام کنیم.
لازم است که برای ماسوله با توجه به موقعیت خاص فرهنگی و حیات شهریِ فعالی که دارد هیأت امنایی منتخب در نظر گرفتهشود تا علاوه بر زندگی روزانه شهروندان، توجه به ابعاد فرهنگی و حفاظت از بناهای ارزشمندِ تاریخیِ ماسوله را نیز در دستور کار قرار دهند.
ماسوله امروز به دلیل اقدامات اشتباهی که علیه طبیعت آن انجام شده بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفته و برای ادامه حیاتِ خود نیازمند حمایت است. فعالیتهای توسعه شهری در موقعیتی تاریخی همچون ماسوله نباید در تعارض با ضوابط میراث فرهنگی باشد.
ساخت و سازها باید بر اساس شرایط طبیعی و با در نظر گرفتن سازگاری با طبیعت صورت گیرد و مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن نیز به عنوان تنها سازمان رسمی و مسئول، وظیفه مهم و خطیر تحقیق و بررسی مسائل مربوط به ساخت و ساز را در کشور بر عهده دارد.
سازمان میراث فرهنگی، استانداریِ گیلان، وزارت مسکن و سازمانِ حفاظت محیط زیست با کارشناسان خبرهای که در اختیار دارند، با توجه به شرایط بحرانی ماسوله و بسترهای کاری مشترک در این موردِ بخصوص، باید در حرکتی هماهنگ متحد شوند.
حرکت سازنده هیچیک از این نهادها بدون همراهی و مساعدت دیگری امکانپذیر نمیباشد. باید از اتلافِ وقت، انرژی و هزینه های بیهوده در حرکتهای موازی جلوگیری کرد. برای نجات ماسوله تنها یک راه وجود دارد: با هم یکی شویم تا نتایج مثبتی بدست آوریم.